دیباچه: رسمالخط کردی در حالت کلی و ویژگیهای آوایی کردی گروسی
در این بخش پس از توضیح مختصر مفاهیم اولیهای که در طول بحث مورد استفاده قرار گرفتهاند. کاستیهای خط فارسی و همچنین ناتوانی آن در ارائهی آواهایی از کردی که در این زبان وجود ندارند. مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه رسمالخط کردی در حالت کلی آن توضیح داده شده و در نهایت به ویژگیهای آوایی کردی گروسی پرداخته شده است.
تعاریف اولیهای که ممکن است توضیح آنها لازم باشد:1- آوا: کوچکترین واحد گفتاری که به واحدهای کوچکتر قابل تجزیه نیست.
2- واج: کوچکترین واحد گفتاری که در صورت جایگزینی با واج دیگر، معنی کلمه تغییر مییابد. مثلاً شکل تلفظ آوای «ر» در کلماتی مثل «راست» و «برادر» با هم متفاوتند پس هر کدام از اینها یک آوا هستند. اما با جایگزینی یکی به جای دیگری، تغیبری در معنی کلمه ایجاد نمیشود و کسی را در فهم معنی دچار اشتباه نمیکند. بنابراین با وجودی که هر کدام از این «ر»ها یک آوای جداگانهاند اما هر دو یک واج محسوب میشوند و یک نشانهی نوشتن دارند، در صورتیکه دو آوای «ر» و «ل» هر کدام یک واج مستقلاند. چرا که معنی کلمه با جابجایی آنها تغییر مییابد، چنانکه در دو واژهی «سطل» و «سطر» میبینیم.
3- واکه یا مصوت: آوایی که هنگام تلفظ آن هیچ مانعی جریان آزاد هوا را در مسیر تلفظ حتی به صورت جزئی مسدود ننماید - حرف صدادار- همان چیزی که اصطلاحاً آن را حرکت میگویند مثلاً: ـَ ـِ ـُ
4- همخوان یا صامت: آوایی که هنگام تلفظ آن مانعی جریان آزاد هوا را در مسیر تلفظ مسدود کند - حرف بیصدا - حروفی که برای ادا شدن به یک واکه نیاز دارند مثلاً: ب، پ، ت، ...
نارساییهای خط فارسی به طور خلاصه:1- یک آوا چند نشانه دارد مثلاً برای نشان دادن آوای /s/ از سه نشانهی نوشتاری «س، ث و ص» استفاده میشود.
2- چند آوا یک نشانه دارند مثلاً مصوت بلند /او u/ و مصوت کوتاه /ـُ o/ در کلمات زیر یک نشانه دارند: (توت tut) و (تو to).
3- گاهی یک علامت در مقابل هیچ آوایی قرار نمیگیرد، مثلاً در کلمه «خواهر xâhar» نشانهی «و» در مقابل هیچ آوایی در گفتار قرار نمیگیرد.
4- گاهی یک علامت به جای علامتی که نشانهی آوای دیگری است قرار میگیرد، مثلاً در واژهی «مصطفی mostafâ» نشانهی «ی» برای نشان دادن آوای «ا» که خود نشانهی دیگری دارد قرارگرفته است.
5- مصوتهای کوتاه ـَ ـِ ـُ یا فتحه و ضمه و کسره نشانهی نوشتار ندارند، مگر در آخر برخی کلمات مثل: «تو to» و «نامه nâme». و اغلب کلماتی مثل «سَر sar»، «سُر sor» و «سِر ser»به یک شکل نوشته میشوند.
6- همخوان یا صامت «ئـ» در اول کلمه نشانهی نوشتار ندارد و به جای آن از نشانهای که برای مصوت بلند «ا â» به کار میرود، استفاده میشود.
البته نباید انتظار داشت تا از طریق خط بتوان ذات آوایی یک زبان را آنچنان که هست شناساند. اما در خط فعلی کُردی که سابقه زیادی هم ندارد تا حدود زیادی این کاستیها نسبت به خط مورد استفاده در فارسی کمتر است و با وضع قواعد و اضافه کردن نشانههایی به الفبای عربی، سعی شده تا حدود زیادی گفتار بر نوشتار منطبق شود اگرچه خط فعلی هم کاستیهایی دارد که امیدواریم در آینده حل شود.
رسمالخط کُردی در حالت کلی:1- یکی از ویژگیهای خط کردی این است که در این خط مصوتها (حرکتها) نشانهی نوشتاری دارند. مثلاً مصوت کوتاه «ـَ a» که معادل فتحه عریی است، با نشانه «ـە - ە» نوشته میشود که به عنوان نمونه در کلمات زیر آمده است: «گەل/gal: کمک» - (یەمە/yama: اکنون) - (دهق/daq: نظم) - (لەت/lat: نیمه).
2- مصوت کوتاه «ـُ o» که معادل ضمه عربی است، با نشانه «و» نشان داده میشود که به عنوان نمونه در کلمات زیر آمده است: «قوت /qot : برجسته) - ( کول/ kol: کند) - (دوپایله/ dopâyla: موش دوپا، کلاوو).
3- مصوت بلند «او u» با نشانه «وو» نوشته میشود که به عنوان نمونه میتوان کاربرد آن را در کلمات زیر دید: ( کووم/kum: گوژ) - (دوو/du : دوغ).
4- مصوت کوتاه «ـِ e» که معادل کسره عربی است، نشانه نوشتاری ندارد، بنابراین اگر بین دو صامت هیچ مصوتی نياید، صامت اول یا کسره است یا ساکن، مثلاً در واژهای مثل ( گل /gel : درد) چون بین دو صامت «گ» و «ل» مصوتی نیست، صامت «گ» حتماً کسره است. اما در کلمهای مثل «پلپا: دستپاچگی» که بین صامت «ل» و «پ» مصوتی نیامده است، «ل» میتواند کسره یا ساکن باشد: «پلپا pelpâ» یا «پلِپا pelepâ». که در چنین مواردی اگر تأًکید زیادی بر تلفظ صامت در شکل ساکن آن باشد، آن را معمولاً جدا از صامت بعدی مینویسند که به عنوان نمونه در مثال قبل اگر تأ کید باشد که «ل» حتماً ساکن خوانده شود، چنین نوشته خواهد شد: (پلپا pelpâ) - بعداً در مورد کسره مطالب بیشتری خواهد آمد.*
5- مصوت بلند «ای i» با نشانه «ی - یـ» نشان داده میشود. که به عنوان نمونه در کلمات زیر آمده است: (شیت/šit: دیوانه) - (خیو/xiw: گراز).
6- آوای /s/ فقط یک نشانهی نوشتاری دارد که آن هم «س» است: (سهما/samâ: رقص) - (نسار/ nesâr: جای هميشه سایه).
7- آوای /z/ هم تنها یک نشانه نوشتاری دارد که «ز» میباشد: (زله/zela : بزرگ) - (زگانی/zegâni: شکمو).
8- آوای /t/ هم یک نشانه نوشتاری دارد که «ت» است: (تام/ tâm : طعم) - (تهما /tama : طمع).
9- چگونگی کتابت همخوان «ئـ» را در آغاز واژهها با چند مثال نشان میدهم: (ئیمه: ما) - (ئاوانه: آنهایی که دیده میشوند) - (ئهناج: حیوان جلد) - (ئوغور: سفر، مقصد سفر) - (ئەوەجە: احتیاج) - (ئمجا: بعد).این همخوان در وسط واژههای کردی نمیآید، حتی کلمات غیر کردیی هم که وارد این زبان شدهاند. متناسب با ویژگیهای آوایی زبان کردی تغییر یافتهاند. که به عنوان نمونه میتوان به چنین کلمههایی اشاره کرد: (تام: طعم) - (مامڵه: معامله). اما در صورت لزوم «ئـ» را در وسط کلمه هم میتوان نوشت به عنوان مثال: (سەئید: سعید).
اینها مجموعهی واهایی بودند که در زبان فارسی وجود دارند اما یا نشانهی نوشتاری ندارند و یا به جای یک نشانه صاحب چند نشانهاند.
در ادامه به معرفی واجهایی از کردی میپردازيم که در زبان فارسی وجود ندارند:
10- همخوان «ř» که در اصطلاح «ر» پُر خوانده شده و با نشانه نوشتاری «ڕ» نگاشته میشود:( شڕ/šeř: کهنه و زهوار در رفته) - (ڕەشکە/řaška: تور) - (ڕەف/řaf : تاقچە).
باید توجه کرد که آواهای «ر» و «ڕ» دو واج مستقل از همند، چرا که تفاوت معنایی ایجاد میکنند که به عنوان مثال میتوان به کلمات زیر اشاره کرد: «کەڕە/kařa: خورا کی از شیر و آغوز) ≠ ( کەرە/kara : کَرَه).
علامت «ˇ» را «بزوینه» میگویند. همخوان «ر» در اول هیچ واژه کُردیی نمیآید. به همین خاطر بیشتر اوقات بزوینه را در «ڕ»هایی که در اول واژه میآیند نمیگذارند:
(ڕیوار/řiwâr: رهگذر) - (ڕەوڕەوە/:řawřawa روروک: بازیچهای با دو چرخ و یک دسته!).
11- همخوان /ĺ/ که در اصطلاح «ل» پُر خوانده میشود، با نشانه «ڵ» نشان داده میشود که برای مثال میتوان کلمات زیر را ذکر کرد: ( گەڵا/gaĺa : برگ) - (کەڵ/kaĺ: گاو نر سهساله). همچنان که در مورد «ڕ» گفتيم، آوای «ڵ» هم واجی جدا و مستقل از «ل» است و در صورت جایگزینی تفاوت معنایی ایجاد میکند که به عنوان نمونه میتوان به کلمات زیر اشاره کرد: «کەل/kal: گردنه) ≠ ( کەڵ/kaĺ: گاو نر سهساله) - ( کول /kol : کند) ≠ ( کوڵ/koĺ: کوتاه).
12- تشدید در واژههای کردی به ندرت وجود دارد و در صورت لزوم در خط کردی تشدید را با تکرار حرف مشدد نشان میدهند: (کەللە: کلە).
با این توضیحات دستمان کمی بازتر میشود تا فعلاً با تکیه بر همین معلومات چند نمونهی نوشتاری را با هم بخوانیم:
«بەس ئرا کلکەوانەگەد لە کِلِکد نییە؟!
وەڵڵا چەزانم، لابد گوم بیه... ئەوقەرە بەیان دا ئیوارە ئرای تیکەی نان دسووڕمەوە بیڴمه چوکوڵ، وە کلکم خڕ بۊ»
(داستان کوتاه ئای مەلات، کامران جباری)
«شیتم ئمشەوی شیتم چارەم نییه پەیمانە
مەیگیر (ساقی) ئهسهرا بهسسه، کوورەو بکە مەیخانە»
(جعفر سريش آبادی)
«کی دیە وەیی بی باوانیبەش (جهازی)
زەماوەنەگەی وە کورواس ڕهش»
(ناهید محمدی)
«گرفتارم بە نازی چاوەکانی مەستی فەتتانت
بریندارم بە تیری سینەسووزی نیشی موژگانت»
(مستوره اردلان)
«ئیە چەن ساڵە چرای ماڵ بایەقووش ڕووشنە
گیزەی گوورانی قڵابازەڵە بەرزە وە باڵای هووز»
(بهمن قرهداغی)
له ئاخرا / نە وەقەرەی چەوەگانِ سیەد /...
(رضاسهرابی)
*همانطور که قبلاً گفته شد در دستور زبان فعلی نشانهای برای واکهی کسره وجود ندارد. نبود اين نشانه در الفبای کنونی در جاهایی نوشتنِ گویش گروسی را دشوار میکند. البته وجود این آوا در ابتدا و وسط کلمه مشکل چندانی به وجود نمیآورد. چرا که این نقیصهی نوشتاری در اثر استعمال زیاد این الفبا عادی شده است. با این قاعده ننوشته که اگر بعد از همخوانی هیچ کدام از مصوتهای کوتاه و بلند نياید آن همخوان یا ساکن است و یا کسره، مثلاً همخوان «خ» در واژهی (خراو/xerâw) کسره و در واژهی (تەختە taxta) ساکن است. اما آنچه تا حدودی در نوشتن گویش گروسی، مشکل ایجاد میکند این است که اضافهی وصل ِموصوف به صفت و مضاف به مضافالیه و مواردی از این دست، در گروسی اغلب آوای کسره است. در حالی که این آوا در سورانی واج «ی» میباشد. مثلاً معادل ترکیب سورانیِ «شەوی تاریک šaw-i-târik) در گروسی (شەوِ تیەرک šaw-e-tyarek) است و چون وجود کسره در آخر کلمه به هیچ وجه در سورانی مرسوم نیست لذا فهم چنین نوشتهای با این الفبا در بدو امر برای خوانندهای که چشم و گوشش کمتر به این کلمات آشنا است کمی ثقیل خواهد بود. مگر اینکه کثرت نوشتن چنین کلماتی از دشواری خواندن آن بکاهد.
البته وجود کسره در آخر کلمه مختص به کردی گروسی نیست و در بیشتر گویشهای شاخهی گوران بویژه کردی هورامی هم وجود دارد که برای روشنتر شدن مطلب در شعری که به عنوان نمونه آورده شده زیر کلمات مختوم به کسره خط کشیده شده است:
«خەیاڵان خام هاوردم بەردم
هاوار جە دەمەی هەناسەی سەردم»
«چون دانەی سەر ساج هور ئامام جارجار
جە تاو دووکەڵ، جە شەرارەی نار»
(مولوی کُرد)
لازم به ذکر است که در کردی گروسی هم موصوف يا مضافی که با «ـا â» یا «ـە ە a» ختم شود با اضافهی «ی» به صفت يا مضافالیه مرتبط میشود: «تەڵای هەژدە ئەیار» - «پیاڵەی گەورە» - «چراغەی چەو». اما مورد کمی مشکلتر این قضیه وجود کلمات تک حرفی و دو حرفی با کسره آخر است که در کردی گروسی به وفور وجود دارند. کلماتی مثل «م me» بە معنی مَن و معادل «من men» در سورانی یا «ئت ʔete» بە معنی دیگر و معادل با کلمه سورانی «ئیدی ʔidi» که نمونه آنها در مصراعهای زیر امده است؛
«م نامەردم ئەڴەر ئازا نهدانم دین و ئیمانم» يا «ئت شیتم ئت هارم ت گەڵاڕیزە وەهارم»
شبیه به چنین کلماتی در سورانی نیست. مگر موارد معدودی مانند «چ če» مثلاً در مصراع «تواشا کەن چ بەزمێکە بەدەستی دیلەوە دیلم» که آن هم کسره خفیف است. با این وجود مسلماً نوشتن بیشتر میتواند این کلمات و ترکیبات را جا بیاندازد و پذیرش آنها را ساده کند.
13- دو همخوان حلقی «ع» و «ح» در بعضی از گویشهای زبان کردی بهویژه گویشهای سورانی وجود دارد در صورتی که در گویشهای گروسی، فیلی، کلهری، لکی و... وجود ندارد و احتمالاً از عربی وارد گویشهای سورانی شدهاند و کمتر میتوان واژهای کردی یافت که در آن اين دو آوا باشد اما به دلیل وجود اسمها و کلمات متعدد عربی که در زبان کردی به کار میرود؛ این دو آوا در بیشتر مناطق کردنشین به همان شکل عربی تلفظ میشود و نشانه نوشتاری آنها هم به همان شکل است اما در گویش گروسی این دو آوا وجود ندارد - مثلاً کلمهای مانند «علی» در سورانی به همان شکل عربیش تلفظ میشود و اینگونه نوشته میشود (عەلی). در حالی که این واژه در کردی گروسی به شکل (ئەلی) گفته و نوشته میشود و یا کلمهای مثل (حافظ) که در سورانی به شکل (حافێز) تلفظ شده و به همان شکل هم نوشته میشود در کردی گروسی به صورت (هافز) بیان شده و نوشته میشود.
14- واکهای در کردی مناطق مکریان، سوران، اردلان و... وجود دارد با فونتیک (ē) و نشانهی نوشتاری «ێ» که تلفظی است بین کسره و «ی» کشیده. مثلاً کلمه «شێتšēt » که نه (شت šet) است و نه (شیت šit) و یا واژه (شێر šēr) که نه (شر šer) است و نه (شیر šir).
در کردی سورانی آواهای «یـ» و «ێـ» دو واج مستقلند، چرا که تفاوت معنایی ایجاد میکند. مثلاً در مثال قبل، (شێر) همان جانور درنده است و (شیر)، شیر نوشیدنی. اما این آوا در کردی گروسی وجود ندارد و (شێر) و (شیر) به یک صورت (شیر) نوشته میشوند. معادل آوای «ێـ» در کردی گروسی بیشتر «ی» کشیده و گاهی کسره است.
15- باز هم در کردی سورانی، آوایی با فونتیک «ō» و نشانه نوشتاری «ۆ» وجود دارد که تلفظی است بین (ضمه یا و - o) و (وو - u). به عنوان مثال واژهی (زۆر zōr) که نه (زور zor) است و نه (زوور zur). همانطور که در مورد «ێ» گفته شد، «ۆ» هم واجی مستقل از «و» و «وو» است و تفاوت معنی ایجاد میکند مثلاً کلمه «کوڕ» به معنی پسر، «کۆڕ» به معنای انجمن و «کووڕ» به معنی کوژ و قوز است. اما این آوا در کردی گروسی و مناطقی چون لیلاخ، گوران، اسلامآباد غرب، صحنه، کرند، ایلام و... هم وجود ندارد و بیشتر معادل آن ضمه یا واو کشیده است.
16- در فارسی دو آوای «w» و «v» یک نشانه نوشتاری دارند، اما در کردی آوای «w» را با «و» و آوای «v» را با نشانه «ڤ» نشان میدهند که به عنوان مثال میتوان به کلمهی زیر اشاره کرد: (شڤرا/ševrâ: برادر شوهر) به این ترتیب در الفبایی که امروزه به صورت رسمی در کردستان عراق و به طور غیررسمی در سایر مناطق کردنشین با آن نوشته میشود، ۲۸ همخوان وجود دارد که در مقایسه با حروف مورد استفاده در الفبای فارسی، (ص، ض، ث، ذ، ط و ظ) را ندارد و حروف (ڕ، ڵ، ڤ) در الفبای کردی هست که در الفبای فارسی نیست. و تعداد واکه ها یا حروف صدا دار هم ۷ حرف است که عبارتند از: «ـە، و، وو، ا، ی، ێـ، ۆ»؛ اما همانطور که گفتیم در کردی گروسی آواهای «ۆ، ێـ، ح، ع» وجود ندارد و همچنانکه در ادامه خواهیم گفت در کردی گروسی و بعضی از گویشهای کردی و حتی در کردی موسوم به کُردی معیار هم آواهایی وجود دارد که در الفبای فعلی نشانهی نوشتاری ندارد. و برای اينکه بتوانیم به این گویشها بنویسیم و با سایر گویشها ارتباط داشته و زبان همدیگر را بفهمیم، حتماً باید برای این آواها هم نشانههایی وضع شود.
اما قبل از پرداختن به این مورد به نمونههایی از اشعاری با گویشهای دیگر زبان کردی میپردازيم:
«خەم ڕەفێقە ماڵی ئاوان بەس کە زوو زوو سەر ئەدات
شادمانیی ماڵی وێران قەت بە مێوانیش نەهات»
«لەو ڕۆژە کە دوور کەوتووە سایەت لە سەری من
سووتاوە لەتاوت هەموو گیان و جگەری من»
(وەفایی)
«لەتاوی چاوەکەی مەستت دوو چاوم پڕ لە خوێناوە
حەناییی پەنجەکەی دەستت بە خوێنم ڕەنگی هێناوە»
(مصطفی صافی)
«ڕۆژێ نەبوو ئەم دڵبەرە بێڕەحمە وەفا کا
جارێ نەبوو ئەم کافرە شەرمێ لە خودا کا»
(شیخ رضا طالبانی)
ویژگیهای آوایی کردی گروسی:
همانطور که قبلاً گفتم در گویش گروسی همخوانهای حلقی «ع» و «ح» و واکههای «ێـ» و «ۆ» وجود ندارند. اما آواهایی در کردی گروسی و کم تا بیش همهی گویشهای دیگر زبان کردی (البته با شدت و ضعفهای متفاوت) وجود دارد که در الفبای فعلی نشانهی نوشتاری ندارند. که از این پس به معرفی این آواها و نشانههای پیشتهادی آنها خواهیم پرداخت. البته لازم به ذکر است که در وضع یک نشانه باید موارد متعددی در نظر گرفته شود که در اینجا بیشتر به موارد زیر توجه شده است.
1- هر آوا یک نشانهی نوشتاری داشته باشد. ۲- با الفبای فعلی هماهنگ باشد.
برای کُردزبانی که این نشانهها را ندیده یا در گویشی که بدان تکلم میکند وجود ندارد تا حدودی قابل فهم باشد. ۴- برای نشان دادن یک آوا از ترکیب دو نشانهی نوشتاری استفاده نشود.
اولین همخوانی که در کردی گروسی و بسیاری گویشهای دیگر مثل اردلانی (دیواندره، قروه، روستاهای شرقی سنندج و...)، گورانی، کلهری، فیلی و... و حتی کردی سورانی هست، آوایی است با فونتیک /ŋ/ و ویژگیهای آوایی (خیشومی – ملازی، انفجاری و وا کدار). آوای /ŋ/ یکی از آواهای کهن ایرانی است که به مرور زمان در الگوی آوایی زبانهای هند و ایرانی در حال حذف شدن است و به جای این آوا بیشتر از ترکیب متوالی دو آوای /n/ و /g/ استفاده میشود. مثل واژهی /daŋ/ به معنی صدا که در گویش سورانی به صورت /dang/ نوشته میشود. البته آوای /ŋ/ در مناطق مختلف مکریان و سوران با شدت و ضعفهای متفاوت ادا میشود با این تفاوت که بعد از ادای اين آوا، آوای /g/ هم میآید مثلاً همان کلمهی /dang/ در مناطقی /daŋg/ تلفظ میگردد که در رسم الخط فعلی به صورت «دهنگ» نوشته میشود. ولی در الگوی آوایی مردمان گروس و بسیاری از مناطق دیگر کردنشین، این کلمه به همان شکل /daŋ/ تلفظ میشود. البته لازم به توضیح است که این آوا در زبان انگلیسی هم وجود دارد به طور مثال در کلماتی مثل: yauŋ/ young – morniŋ/ morning
با توجه به چهار مورد ذکر شده که باید برای وضع یک نشانهی نوشتاری مورد توجه قرار گیرند، شاید پيشنهاد وضع نشانهی نوشتاری «ݩ» برای آوای /ŋ/ منطقی به نظر برسد. بنابراین در کردی گروسی کلمات /daŋ/ به معنی صدا، /raŋ/ به معنی رنگ و /haŋ/ به معنی زنبور عسل به صورتهای «دەݩ» - «ڕەݩ» و «هەݩ» نوشته میشوند.
دومین همخوان، آوای /ğ/ با ویژگیهای آوایی (ملازی - نرمکامی، سایشی و وا کدار) است که در واژهای مثل /rağ/ به معنی «رگ» آمده است. این آوا هم یکی از آواهای کُهن در زبانهای اوستایی و پهلوی است که همچون /ŋ/ در حال حذف شدن از الگوی زبانهای هند و ایرانی به ویژه کردی است.
در این مورد هم شاید پيشنهاد علامت «ڴ» بد نباشد. چرا که در آن تا جایی که امکان دارد به موارد ذکر شده در وضع یک نشانهی نوشتاری توجه شده است. بنابراین واژهی مذکور میتواند به صورت «ڕەڴ» نوشته شود که در این صورت کرد زبان غیر گروس هم بدون اينکه معتی علامت روی «گ» را بداند، میتواند تا حدودی مفهوم کلمه را دریابد. البته دو آوای «ڴ» و «گ» همیشه در کردی گروسی و سورانی معادل نیستند مثل واژهی «دەسباڴ dasbâğ» که در سورانی «دەسباد dasbâd» است. این آوا هم در گویشهای مناطقی مثل دیواندره، قروه، لیلاخ، کرمانشاه، ابلام، صحنه، اسلامآباد غرب، سرپل ذهاب، کرند، روانسر و... به وفور به کار میرود و خوشبختانه از این نشانه در نوشتههای اندک و پرا کندهی کردی جنوب هم استفاده میشود.
آوای دیگری که علاوه بر گروس حداقل در گویشهای کردی جنوب و منطقهی دیواندره و لیلاخ و همچنین گویش کرمانجی شمالی هم وجود دارد. واکهی بلندی است با خصوصیات آوایی «روان، نیمه وا که و دو لبی» با علامت فونتیک /ü/ البته این آوا با شدت کمتر در کردی سورانی هم هست و آن را در نوشتار با ترکیب دونشانهی «و» و «ێـ» نشان میدهند. مانند کلمهی سورانی «خوێن xoēn» اما شدت ادای این آوا در گروسی بیشتر است و همین کلمه در گروسی به شکل /xün/ ادا میشود.
با توجه به مواردی که دربارهی وضع یک نشانه آمد، میتوان نشانهی نوشتاری «ۊ» را برای این واکه درنظر گرفت. بنابراین کلمهی ذکر شده در گویش گروسی به صورت «خۊن» نوشته میشود.
خوشبختانه این نشانه هم، کمکم در نوشتههای کردی جنوب در حال استفاده و جا افتادن است. بنابراین با افزودن دو همخوان «ڴ» و «ݩ» به حروف الفبای کردی تعداد همخوانها از ۲۸ به ۳۰ و با افزودن واکهی «ۊ» به لیست حروف صدادار، تعداد این حروف یا واجهای یک زبان عدهای را برآشفته و به مقاومت وا میدارد در حالیکه کم یا زیاد بودن اين واجها نه به ارزش زبانی یک زبان میافزاید و نه چیزی از آن میکاهد چنانکه مثلاً زبان هاوایی ۱۳ واج و یکی از زبانهای قفقاز ۸٩ واج دارد و میانگین واجها در زبانهای مختلف حدود ۵ واج است. بنابراین بر این باوریم که نشانههای نوشتاری زبان کردی باید به نیاز استفاده کنندگان در هر سطحی و هر شاخهای پاسخ گفته و به آنها امکان ارتباط در سطحی وسیع را بدهد.
کدهای نوشتاری زبان کردی، باید بهگونهای اصلاح شود که برای تمام کاربران خود قابل استفاده باشد و محدودیتها و موانع نشانههای نوشتاری موجود با مطالعات دقیق تطبیقی و در قالب طرحی علمی و طولانی مدت در جهت یکپارچه سازی الفبای کردی برداشته شود به گونهای که به تمام کرد زبانها از هر شاخه و زیر شاخهای و در هر کجای این کرهی خاکی اجازهی ارتباط و استفاده بدهد. ضمن اینکه نیمنگاهی به عصر ارتباطات و اینترنت، ضرورت توجه جدی به این امر را صد چندان میکند.
و حال مثالهایی که در آنها از این سه آوای گروسی و نشانههای پیشنهادی آنها استفاده شده است:
«ئاغە وە پیرد دڵم ژەݩ دایە
ئەوقەرە لە ناو خەرڴ و خوەڵ مایە»
«تو بایدوو ساڵەها دووسی، دەقەی دەس وەردە لە دەس دڵ
چە خوازید ئاخە هەر شەو لە دڵ داماڴ ئۊرانم»
«دەسی نییە دەس بڴری، لە ڕی نییە ڕیواری
هاوار لە تەنیایی، نە یارێ نە دڵدارێ
کوا دەݩݩ شەقەی باڵی، دەیشت و دەر وەرەم بارە
شەمی نییە داڴرسی، ئایینە دەمەوخوارە
بوڵبوڵ کزە بی دەݩݩە، خوەر بیفڕە بیڕەݩݩە
کوا باغی گوڵی داری، پەرپۊلە دڵی تەݩݩە»
(جعفر سریشآبادی)
متأسفانه تقریباً هیچ کس و در هیچ دورهای اقدام به نوشتن مطلبی به کردی گروسی نکرده است یا لااقل به شکل مکتوب و چاپ شده تا کنون اثری در دست نیست. پس باید به تلخی اعتراف کرد که در عصر رسانهها، مجلهها، وبلاگهای رنگارنگ، مردمان گروس هیچ سهمی از نوشتن به زبان مادری ندارند. بنابراین با وجودی که این کار در فرهنگنویسی باب نیست، در آخر واژهنامه قطعاتی در قالب شعر، داستان کوتاه و مقاله میآید تا شاید وسیلهای باشد برای آشنایی اولیهی استفاده کنندهی علاقمند.